در پیچ و تابِ بودن

امید هیچ معجزی ز مرده نیست, زنده باش

در پیچ و تابِ بودن

امید هیچ معجزی ز مرده نیست, زنده باش

تا حالا فکر نکرده بودم چقد آدم غیرمنطقی هستم وقتی انتظار دارم بچه ساکت باشه ، حرف گوش کن باشه ، اذیتم نکنه حرف های بد بد نرنه ، دست تو دماغش نکنه ، تو حیاط جیش نکنه و هزار تا باید دیگه ...

وقتی از صبح تا شب پدر مادرش سر هم دیگه داد میزنن وقتی پدرش تو کوچه تف میکنه وقتی مادرش هزار تا حرف خاله زنکی ناجور پای تلفن بلغور میکنه !

من که مثلا بزرگ شدم ، پخته شدم ، اراده دارم چیکار میکنم در مقابل "باید" هایی که برام تعیین میکنن مگه من انجامش میدم که بچه "باید" هایی که من بهش میگمو انجام بده ؟!

چرا آدم بزرگا انقد بچه ها رو اذیت میکنن ؟!

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی