در پیچ و تابِ بودن

امید هیچ معجزی ز مرده نیست, زنده باش

در پیچ و تابِ بودن

امید هیچ معجزی ز مرده نیست, زنده باش

یک روز دست خودم و تمام دوستان سیگاریِ مخمورِ کتب فلسفی به دستِ حزین را میگیرم با هم میرویم غزه. بعد آنجا دقیقا این خانه ای که این زیر میبینید. همان خانه ای که هنوز با خاک یکسان نشده است همانی که پرده ی طلایی رنگ دارد و معلوم نیست جهاز کدام بنده خدایی است. با هم مینشینیم و از پوچی سخن می گوییم. با هم مینشینم پک عمیقی به سیگار کنتمان میزنیم و بعد میگوییم میدانی ؟! آدم هایی که نمی توانند با شک زندگی کنند دل میبنند به افیون ... بله بنشینیم و یکهو یک خمپاره در فاصله یک متری ما خانه ای یک طبقه را همراه با دو بچه کوچکش به هوا ببرد بعد ما از گرد و خاک حاصل تک سرفه ای بکنیم و بگوییم : بله داشتم میگفتم یقین عین حماقت است !

بعد همچنان به آدمهایی که به افیون دل خوش کرده اند میخندیم و آنها را احمق مینامیم و در دلمان هزار بار به حالشان افسوس میخوریم ! یکی از آن بمب ها صاف بیاید بنشیند وسط مجلس فلسفی ما بعد ما همه دود شویم و به هوا برویم خلاصه به اجزا تشکیل دهندمان تجزیه شویم. بعد دقیقا در آن صدم ثانیه که قرار است فاصله ی این پوچی و آن پوچی را بپیماییم همگی چنگ بندازیم به همه ی دانسته و ندانسته هایمان تا بلکه به دادمان برسند بعد که میبینیم نههه این پوچی از اون پوچی ها نیس در دقایق آخر با همان چشمانِ حزین فلسفی فریاد بزنیم "خدایا به جون خودم اشهد ان لا اله الا الله اشهد ان محمد رسول الله " :)))

بعد در کتابها اندیشه های گهربار ما را چاپ کنند و ما بشویم الگوی هزاران جوان مشتاق فلسفه ! بعد مثلا یک آدم معمولی خیلی معمولی که اسم ها و اندیشه های ثقیل ما را نمیفهمد برای اینکه در بحث کم نیاورد برود در گوگل ما را بسرچد و ویکی پدیا در معرفیمان بنویسد "پوچ گرا". 

و ما از آن دنیا بر این نادانیشان قاه قاه بخندیم و این حرف فلان آدم معمولی که آن روز در تلوزیون داشت میگفت "خداوند تواب رحیم است" را به یاد میاوریم و هزاران بار همان خدایی که در دنیای شک و دودلیمان او را پس زده بودیم شکر می کنیم !

مخلص کلام : یکی از همین روزها از همان لحظاتی که سخت مشغول حلاجی اندیشه هایم بودم و در اینترنت با پدرم داشتیم به فلان مقاله فلان فیلسوف میخندیدم و یکی یکی مغلطه هایش را بیرون میکشیدیم تا جوابش را بنویسیم عکسی از غزه در ذهنم نقش میبندد و من تصور میکنم اگر آنجا بودم هنوز هم اندیشه ها و اعمالم همین رنگ و بو را داشت ؟! 


نظرات  (۱۱)

  • علیرصا صبا
  • دوست عزیز جنگ جنگ است!!! در جنگ روانی هم اوضاع بهتر از این نیست!!! یک دفعه می بینی وسط نظریه پردازی و ارائه نظراتت یک بمب اتمی فحش و ناسزا بر سرت خراب می شود!!!! این طبیعت جنگ است.
    پاسخ:
    کسی با فحش و ناسزا از باورش برنمیگرده
    منتها تو این جنگا چی ؟! وقتی کسی خودشو تا این حد به مرگ نزدیک ببینه بی شک باورش تحت تاثیر ترس، فشار روانی ، احساس تموم شدن زندگیش، درد از داست دادن همه ی داشته هاش، درد جسمانیش و ... خیلی عوض میشه
  • حیاط خلوت
  • :)
    ما تو بیان با هرکی آشنا شدیم ، یک ردی از فلسفه تو نوشته هاش بود ! :)
    ما به اونها میگیم نئوسوفیست ، شما رو نمیدونم ! :)
    پاسخ:
    :)
    نئوسوفیست ؟! :)) ما رو هم شامل میشه ؟! الان نکته ای سخت ذهنمو سخت مشغول کرده ! چقدر من از سوفیست بودن بدم میاد :)))
    کاش ردی از فلسفه تو زندگی همه مون بود :) ولی تو بیان من با هر کی آشنا شدم ردی از مذهب تو نوشته هاش بود :)) تو بلاگفا هم ردی از عشق :))
  • حیاط خلوت
  • همه بدشون میاد ، حتی اونایی که خوششون میاد !!!
    کاش چرا ؟ هست دیگه !
    پاسخ:
    من مخالفم ! یه سریا هستن که خوششون بیاد. حالا نگفتین چرا میگین نئوسوفیست ؟! 
    نه نیست یعنی اکثر آدما سعی میکنن حذفش کنن 
  • حیاط خلوت
  • :|
    نئو سوفیست میگن چون به وجود واقعیت معتقد نیستن ! سوفیست ها وجود واقعیت رو انکار میکردن دیگه ... اینا نسل جدید اونان

    0o
    "نه نیست" با "اکثر آدما سعی میکنن حذفش کنن" نمیخونه ! اگه نیست دیگه حذفش چیه ؟!! اگه هست ، نه نیستش چیه ؟!!!
    دلیل دارم برای بودنش ولی خب طولانیه ... شما ببخشایید
    پاسخ:
    همون دیگه سوالم اینه چرا میگین نئو سوفیست ؟! به وجود کدوم واقعیت معتقد نیستن ؟! تعریفتون از واقعیت چیه ؟! اصلا قضیه رو نگرفتم مگه بچه های بیان چجوری مینویسن ؟!
    :)) منظورم از نه نیست اینه که آدمهای دور وبرمون سعی میکنن سوالایی که به ذهنشون میرسه یا حالا از یه جایی میشون رو از ذهنشون پاک کنن ترجیح میدن انقدر خودشونو تو کار و زندگی غرق کنن که فکر نکنن از این لحاظ گفتم :) مسئله بودن یا نبودن فلسفه نیست مسئه پادادن به آن یا ندادن است :))
  • حیاط خلوت
  • چرا سوال های سخت سخت میپرسید ؟!! مگه من چقدر بلدم آخه !
    واقعیت از کلمه ی وقع به معنی اتفاق افتادن می آید !!!!! :) وقتی نفی میکنن که نمیشه به ذات وقایع و حقایق پی برد ، وقتی نفی میکنند که حتی اگر حقیقت یا واقعیتی هم باشد ، انسان نمیتواند آن را بفهمد ، و اگر هم بفهمد حتما اشتباه فهمیده ، یعنی نئوسوفیست ! اصن من در برابر بزرگتر از خودم حرف نمیزنم !!! چه معنی میده آدم پیش یه فلسفه خونده حرف بزنه :)
    خب ناگزیر هستن یه عده از رو به رویی با واقعیاتی که فلسفه ساخته . اینجا دیگه دست و پا سرشون رو هم بزنن باید بهش دست بدن :)
    +من تسلیمم آقا :) سوال نپرسید :))
    پاسخ:
    اهاا پس این واقعیتی که میگن از وقع میاد :))
    همینو میخواستم بفهمم میخواستم ببینم چرا به بعضیا میگین نئوسوفیست :)
    نفرمایین استاد :)) ما خودمون این روش ها رو فولیم ما رو نپیچونین :دی اجازه بدین از محضرتون کسب فیض کنیم ! خوب آخه شما تو اولین کامنتتون نوشتین :"ما تو بیان با هر کی آشنا شدیم ردی از فلسفه تو نوشته هاش بود"
     بعد نوشتین : "ما به اونها میگیم نئوسوفیست".  
    اگه این ضمیر اونها برگرده به کسایی که تو بیان مینویسن و ردی از فلسفه هم تو نوشته هاشون هست پس ما رو هم شامل میشه بعد تو این کامنت نوشتین منظورتون از نئوسوفیست کسایی هستن که معتقدن نمیشه به ذات وقایع و حقایق پی برد. سوالی که پیش میاد اینه که من معتقدم میشه و باید و حتما و بی شک باید به ذات وقایع و حقایق پی برد و از قضا تو بیان هم مینویسم و ردی از فلسفه هم تو نوشته هام هست. آیا از جرگه نئوسوفیستان به شما میرم ؟!
    این نئوسوفیست ها اتحادیه ندارن بریم حق و حقوقمون رو ازشون بگیریم ؟! :))
  • حیاط خلوت
  • شما میتونید علی الحساب یه نیم ساعت خسته نباشید تا بعد ! :)
    نه دیگه ، دقت ندارید به مباحص ارائه شده در کلاس ! :) شما اگه معتقد به وجود واقعیت و توانایی رسیدن به اون هستید ، دیگه از زمره ی نئوسوفیستان به شمار نمیرید ! خیالتون راحت :)

    من بلد باشم کم نمیارم بدون شک ! بلد نیستم :) شک نکنید :)
    پاسخ:
    نه دیگه استاد دقت بفرمایین من از اولم میدونستم نئوسوفیست نیستم منتها میخواستم اعاده حیثیت کنم :)) آخه کامنت اول شک برانگیز بود:دی
    مگه چیز خاصی گفتیم که شما بلد باشین یا نباشین ؟! بابا انقد شکسته نفسی نفرمایین اونم سر یه بحث طنز :)
  • حیاط خلوت
  • اون "مباحث" بوده که فشار روزگار "مباحص" اش کرده !!
    پاسخ:
    :))
  • حیاط خلوت
  • من این همه اطلاعات در اختیار شما قرار دادم که شما بگید طنز ؟! :))) نچ نچ نچ ! :)

    التماس دعا
    پاسخ:
    :)) شما بیشتر از مطلب انرژی مثبت دادین :)
    محتاج دعا :)
  • امیررضا توسلی
  • بله اونطوری هم میشه ، ممنونم از نظرتون
    به فلاسفه خیلی از روشنفکرها رو هم میشه اضافه کرد. اونا هم خیلی وقتها انتزاعی فکر و زندگی میکنند
    پاسخ:
    بله خیلیامون خیلی وقتها انتزاعی زندگی میکنیم 
    انسان ساخته ی زمان خود است اگر آنجا بودیم 100%فرق داشتیم شاىد هم دنبال مقاله ای با موضوع "فلسفه جنگ نابرابر" میگشتیم اما نه در نت بلکه در قرآن

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی