در پیچ و تابِ بودن

امید هیچ معجزی ز مرده نیست, زنده باش

در پیچ و تابِ بودن

امید هیچ معجزی ز مرده نیست, زنده باش

بادیهِ اینستا !

جمعه, ۲۳ مرداد ۱۳۹۴، ۰۳:۲۵ ق.ظ

صفحه خالی اینستاگرامم می‌زند توی ذوقم! نه این که عکس نداشته باشم ها، نه! کلی عکس و متن چرتِ لایک بگیر دارم! اما هر بار که خواسته‌ام پستشان کنم تا مرحله آخر رفته‌ام آخرش هم Cancel را زده‌ام! اینستاگرام دقیقا همان چیزیست که من سال‌هاست از آن فراری‌ام. یک صفحه خالی با کلی افراد با چشم‌های بازِ منتظر! هر وقت حس کنم دارم کاری را صرفا به خاطر رضایت و خشنودی دیگران از خودم انجام می‌دهم حالت تهوع پیدا می‌کنم! حتی خیلی واضح به خودم پوزخند می‌زنم و یک "اَیییییی" غلیظ به خودم تحویل می‌دهم و به خودم می‌گویم: "چه چندش!"

اصلا این که چرا این کار انقدر باید در ذهنم چندش باشد برمی‌گردد به این موضوع که دو سه سال پیش فهمیدم مردم دقیقا مثل منند! یعنی در واقع هیچ چیز خاصی نیستند، انقدر معمولی و حال به هم‌زن شدند که در افکارم سقوط کردند، که دیگر حاضر نشدم هیچ کاری را به خاطر آنها انجام دهم! همیشه یکی از مهم‌ترین سوالات دوستان و آشنایان این است که تو چرا اینقدر اعتماد به نفس داری؟! چرا هیچ‌وقت استرس نداری؟! اول‌ها خودم هم دلیلش را نمی‌دانستم فکر می‎کردم شاید به خاطر اعتماد به نفسم، استرس ندارم ولی بعد‌ها فهمیدم که من دقیقا از زمانی که بُت مردم را در ذهنم شکستم دیگر برای هیچ‌کاری استرس نگرفتم! چون همه‌اشان در ذهنم سقوط کرده بودند پس طبیعتا نظر هیچ‌کدامشان هم برایم اهمیتی ندارد!

فکر می‌کردم خوب است! فکر کردم بزرگ شده‌ام و این همه راحتی ماحصل تفکر است! فکر کردم چه خوب که "مردم" را دوست ندارم. اما حالا که نگاه میکنم دیگر ابایی ندارم از این که کمکشان نکنم از این که سرشان داد بکشم یا سقوط و شکستشان را تماشا کنم و در نهایت هیچ ابایی ندارم که از این‌ کارها ابایی ندارم! اینقدر راحت و بی‌خیال!

باید کاری کنم ! قرار بود از اینستاگرام بنویسم و صفحه‌ی خالی‌ام، کلا بحث عوض شد! آخرهای پست فهمیدم: "باید کاری کنم!!!!!!!!!!"


نظرات  (۳)

متن خوبی بود. من هم این سیر رو طی کردم. منظورم بی اهمیت حساب کردن دیگرانه. هنوز هم خیلی نتونستم ازش رد بشم
پاسخ:
راستش فکر نمی‌کنم بی اهمیت حساب کردن مردم یه سیر باشه، وقتی فکر کنی و واقعا بدونی مردم کجا وایسادن! یهویی بی‌اهمیت می‌شن! هر چند فکر نکنم اصلا ایده‌ی خوبی باشه! چون بعدش باید یه بار دیگه فکر کنی و مردم رو تو ذهنت بیاری بالا! همون جایی که بودن!
چون سخته با مردمی خوب باشی که توی پایین‌ترین اولویت ذهنت وایسادن!
سلام محدیثه جان
سخته دیگه.. یه جا گفتی ..مردم هم دقیقا مثل منند... خب بالطبع اگر به خودت اهمیت بدی مردم هم تو ذهنت میان بالا@!@
منم اعتماد به نفس داشتم اما بخاطر اینکه مردم و دوست دارم چون خودم و دوست داشتم.. اما الان چرت شدم 
اونوخ مردم هم خیلی ذهنم و اذیت میکنن !!!
به همین راحتی....
پاسخ:
سلام :)
راستش نفهمیدم چی گفتی :))
خیلی وقت بود میخواستم این پست را بنویسم
زودتر جنبیدی
مبارک خودت
بقیه اش را من خواهم نوشت...
پاسخ:
کدوم قسمتشو میخواستین بنویسین؟! اینستاگرام یا رفتار با مردم؟! مشتاقم بقیشو بخونم :)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی