در پیچ و تابِ بودن

امید هیچ معجزی ز مرده نیست, زنده باش

در پیچ و تابِ بودن

امید هیچ معجزی ز مرده نیست, زنده باش

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آسمان به روایت پرنده‌ی بی پر» ثبت شده است

آسمان به روایت پرنده‌ی بی پر

دوشنبه, ۳ آذر ۱۳۹۳، ۱۰:۴۹ ب.ظ

آسمان به روایت پرنده ی بی پر

یکی از بهترین ویژگی‌های این مجموعه شعر مرتبط بودن غزل‌ها با یکدیگر است. یعنی پایان هر غزل، پیوسته با غزل بعد از خودش است. اما هر غزل خودش به تنهایی غزلی کامل است یعنی نیازی به خواندن پشت سر هم غزل‌ها نیست اما در خواندن آنها پشت سر هم لذتی بس عظیم نهفته است! :)

به طور مثال غزل نهم با بیت:

پس زیر لب، بریده بریده، به ضجّه گفت:

(( واژه به واژه پیکر گل را به روی دست-

باید گرفت و برد از این شعر تا ابد))

این را که گفت، پشت غزل تا ابد شکست...

و غزل بعد با بیت زیر شروع میشود:

پشت غزل شکست و قلم شد عصای او

هر جا که رفت، رفت قلم پا به پای او

شاعر در این مجموعه چه هنرمندانه لحظات خوش و تلخ تاریخ را به هم پیوند میزند و روایت می‌کند. از تولد یک خورشید؛ یک امام... تا شهادت تلخش تا تیره شدن تاریخ و رسیدن شب و نوری دیگر که می‌تابد و می‌آید تا شاید تاریخ فراموش کند غروب غم‌انگیز ستاره‌ی پیشین را و چه ماهرانه همه‌ی این‌ها میرسد به زمان حال، به زمانه‌ای که شاعر پس از توصیف وضع معلوم الحالش از انتظارش برای خورشید پشت ابر میگوید و از طاقتی که طاق شده...

(( آسمان به روایت پرنده‌ی بی پر - مهدی زارعی - قیمت: 6000 تومان))