در پیچ و تابِ بودن

امید هیچ معجزی ز مرده نیست, زنده باش

در پیچ و تابِ بودن

امید هیچ معجزی ز مرده نیست, زنده باش

خواب های آلبالوییت را زیادی جدی نگیر خواهرم

سه شنبه, ۱۷ تیر ۱۳۹۳، ۱۰:۵۱ ب.ظ

خواهرم هر شب سه تا خواب میبیند با سه تا موضوع مختلف ! تازه کلی هم خواب هایش را جدی میگیرد و دنبال تعبیر تک تکشان میرود ! منتهااا اخیرا فهمیده ایم خواهرم وقتی بیدار میشود در حالت خواب و بیدار با گوشیش تعبیر خواب هایش را چک میکند بعد میخوابد. حالا یکی از تفریح های خانواده شده چک کردن history خواهرم !

مثلا دیشب تو گوگل "تعبیر خواب آلبالو" رو سرچ کرده بود :))

کوتاه بیا ! عمرم به نیامدنت قد نمی دهد...

چهارشنبه, ۱۱ تیر ۱۳۹۳، ۱۱:۳۵ ب.ظ

دلم شعر میخواست به محض اینکه در قفسه محبوب ترین کتابهای شهر کتاب دیدم خریدمش !

شاعر شعرهایش را خیلی زیبا سروده ولی من هیچ حسی نسبت به شعرها ندارم ! بیشتر به درد پسرهای عاشقی میخورد که عشقشان گذاشته رفته یا به هر نحوی ترکش کرده. یا اصلا ترکش هم نکرده حتی !

این کتاب را پیشنهاد میکنم آن دسته از پسرهای عاشقِ دل باختهِ حزینِ دور از یار بخوانند ! یا آن دسته از پسرانِ عاشقِ همجوار با یار حتی ! و خلاصه تمام کسانی که عاشقند یا نمیدانم به چیزی به اسم عشق اعتقاد دارند ! به درد ماها نمیخورد خلاصه :دی

از آن کتاب هایی نیست که بعد از خرید  یک نفس راحت بکشی که چه خوب شد این کتاب رو خریدم. اگه نمی خریدم چی ؟!؟

جلد کتاب

قسمت هایی از کتاب :

* نبودنت

  در شان تو نیست !

  به من فکر نمی کنی

  لااقل

  به شان خودت فکر کن ...

* این دوری تو

  دست و بال مرا بسته،

  وگرنه بال می زدم

  تمام دوردست های تو را...

* دست از نوشته های من بردار !

  دستم به نوشتن نمی رود،

  بس که از دستم رفته ای...

(("کوتاه بیا ! عمرم به نیامدنت قد نمی دهد" ، مجموعه شعر کامران رسول زاده ، قیمت : 6200 تومان ))

از این عشق های واقعیِ همیشگی

شنبه, ۳۱ خرداد ۱۳۹۳، ۰۱:۴۰ ب.ظ

دلم از این لبخند ها میخواهد ... از این عشق ها ... از این پای هم ماندن ها ...

ماندن به پای کسی که دوستش داری قشنگ ترین اسارت زندگیست ...


پ.ن : صورت و سیرت جانباز 70 درصد


تا قرون آخر از جسمتون استفاده کنین

پنجشنبه, ۲۹ خرداد ۱۳۹۳، ۱۱:۵۲ ب.ظ
آیا در زندگیتان به هیچ دردی نخورده اید ؟! آیا جوانی را به باد داده اید ؟! آیا هم اکنون جوانید و در حال به باد دادن جوانیتان هستید ؟! آیا هنوز خردسالید و قرار است جوانیتان را به باد دهید ؟!

خدا شاهده مام مثل شماییم :دی

اینا مهم نیس اگه از بُعد روحتون نتونستین استفاده کنین، نتونستین روحتون رو پرورش بدین عوضش میتونین از جسمتون تا قرون آخرش استفاده کنین. چطوری ؟! اجاره بدین توضیح بدم

1- خیلی راحت میتوانید به سایت اهدا عضو سر بزنید و آنجا یک عدد فرم پر کنید و بدین ترتیب بعد از مرگ و در به دریتان حداقل به دردی خورده باشید ! ممکن است بگویید اگر مرگ مغزی نشوم چه ؟! اینجا باید بگویم مهم نیست ! چون نسوج شما در صورت مرگ طبیعی هم قابل اهداست. خیلی خیلی خیلی راحت تر از آنی که فکر میکردید شما به درد خوردید.

خوب بریم سراغ مورد بعدی

2- اگر خیلی خیلی وضعتان خوب است و میتوانید ماهی حداقل پنج هزار تومن برای چیپس و پفک و از این جور چیزها بدهد و میل کنید و چربی اضافه کنید ما پیشنهاد میدهیم حتی از چربی هایتان هم در راستای مفید بودن استفاده کنید ! بله شما میتوانید از آن 5 تومن 4 تومنش را به چربی تبدیل کنید و هزار تومنش را در جیبتان نگه دارید و بروید به سایت محک بعد خیلی خیلی خیلی راحت تر از آنی که حتی فکرش را بکنید با هر ماه هزار تومن لبخند بر لب بچه های خوشگل موشگل محک بیاورید.

میماند مورد سوم

3- سومین مورد خیلی دنگ و فنگ دارد و من خودم هنوز انجامش نداده ام چون تنبلم ! در سومین مورد بعد از اینکه نسوج یا اعضای شما اهدا شد شما میتوانید جسد خود را به دانشگاه ها برای تشریح اهدا کنید و بدین سان اگر خودتان حوصله ندادید درس بخوانید حداقل در پیشرفت علمی دیگران و کشورتان سهیم باشید منتها یک سایت مشخص ندارد که من بگویم بروید به اینجا بعد خیلی خیلی خیلی راحت جسدتان را اهدا کنید وگرنه من خودم میرفتیم دیگه والا !

دیدید ؟! انصافا بهتون یاد دادم تا قرون آخر از جسمتونو استفاده کنیدا

کنکور، آری یا خیر ؟!

برای جواب به تست بالا نیاز به کلاس های گزینه 2، قلم چی، علوی و غیره ندارید. خودتان باید دو دو تا چهار تا کنید که آری یا خیر ؟!

من نمی‌خواهم صغری کبری بچیینم و یک سری نظرات کارشناسی بدهم و تازه آخر مطلب را هم باز بگذارم که خودتان تصمیم بگیرید. نه این کارها را نمی‌کنم چون کارشناس نیستم و بلد هم نیستم ادای آنها را دربیاورم!

اما به واسطه  افرادی که دوروبرمان در این بزرگترین رخداد علمی! کشور شرکت می‌کردند و تجربه خودمان البته! با آن آشنایی داریم. به نظر من اصلا کنکور چیز بدی نیست و در کل کنکور غول بی شاخ و دم نیست و اتفاقا برعکس، به نظر من خیلی هم چیز خوبی است. به کنکوری های دور و برتان نگاه کنید اگر از آنها یک سوال ریاضی یک سوال ادبیات یک سوال فیزیک یک سوال زبان و ... بپرسید به تمام سوالات شما جواب خواهند داد یک جواب درست و موشکافانه، چرا؟! چون آنها کتابهای درسیشان را خورده‌اند، کتابهای کمک درسی خوانده اند، به همه چیز مسلط هسنتد چون میدانند سوالات کنکور فقط مربوط به آخرین سال درسیشان نیست!

بله اتفاقا کنکور خیلی هم خوب است و یک آدم کنکوری خیلی چیزها یاد میگیرد، رقابت می‌کند و سطح علمیش را بالاتر می‌برد. اما تمام مشکلات از آنجایی شروع می‌شود که کنکور به هر حال "کنکور" است! کنکور زمانی یک غول بی شاخ و دم می‌شود که همه فکر می‌کنند باید حتما وارد دانشگاه شریف یا تهران بشوند. کنکور زمانی یک فاجعه میشود که یک نفر  یک سال تمام به خاطر استرس موهایش میریزد! یک سال قرص پروپرانول مصرف می‌کند! دستهایش می‌لرزد و روز کنکور غش می‌کند و از این جور موارد که کم ندیده‌ایم!

برای کنکوری‌ها و خانواده کنکوری‌ها قبل از کنکور باید یک جلسه توجیهی گذاشت و آنها را توجیه کرد که دانشگاه فقط در شریف و تهران و امیرکبیر خلاصه نمی‌شود. به آن‌ها باید فهماند که اگر نتواسته‌اید وارد دانشگاه شریف و یا تهران شوید لطفا خودتان را دست کم نگیرید. مهم نیست که حالا در کدام دانشگاه هستید مهم این است که بعد از ورودتان به دانشگاه توانسته‌اید هنوز با هم سن و سالانتان رقابت کنید یا همه چیز را ول کرده‌اید و مدام بچه‌های دانشگاه‌های دیگر را می‌بینید و حسرت می‌خورید؟!

بله مشکل دقیقا از همان جایی شروع می‌شود که  کسانی که نمی‌توانند وارد دانشگاه های مذکور شوند احساس یاس می‌کنند و خیلی زود خود را می‌بازند و معمولا یا می‌نشینند  و پشت سر بچه‌های آن دانشگاه حرف‌های نامربوط می‌زنند! و یا پشت کنکوری می‌مانند تا الا و بلا بروند به شریف یا اینکه هیچ کدام از این کارها را نمی‌کنند و وارد دانشگاه دیگری می‌شوند و تا آخر عمر حسرت میخورند !

کنکور می‎تواند غول بی شاخ و دم نباشد، اگر شهر را فقط شهر تهران نبینیم. اگر تعریفمان از دانشگاه خوب فقط به شریف و تهران محدود نشود. کنکور میتواند خوب باشد اگر جلوی فرزندانمان مدام از دختر یا پسر همسایه که رتبه‌اش دو رقمی شده تعریف نکنیم !

وظیفه پدر و مادر و اطرافیان یک فرد کنکوری دقیقا بعد از کنکور شروع می‌شود باید به فرزندمان بفهمانیم که او هر کجا که قبول شده است هنوز رقابت تمام نشده و دنیا منتظر اختراعات و اکتشافات اوست از هر دانشگاهی که باشد.